آقاي لار، آقاي همه لارستان بود

انتشار در۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۴:۲۲ ق.ظ سرویس:مطلب شما بدون دیدگاه 16 بازدید

آقاي لار، آقاي همه لارستان بود

سيد محمد زندوي/ بيرم: مي گويند: «اخلاق و عظمت مردان بزرگ از طرز رفتارشان با كوچكترها معلوم مي شود». سال ۱۳۸۰ بود. تازه از دانشگاه فارغ التحصيل شده و شديدا تحت تاثير فضاي باز نشريات كشور در آن ايام بودم. به زادگاهم «بيرم» بازگشتم و فقدان نشريه محلي را در منطقه احساس كردم. درنگ نكردم. با هماهنگي اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي لارستان و همكاري مشفقانه مسئول وقت آن اداره (آقاي سيد علي هاشميان) موفق به انتشار اولين شماره نشريه اي با نام «تحول» شدم. نشريه را در تيراژ هزار نسخه در چاپخانه روزنامه نيم نگاه شيراز چاپ و در سطح لارستان توزيع نمودم. در شهر لار به تمام ادارات دولتي و مراكز فرهنگي و نهادهاي مذهبي و البته دفتر امام جمعه محبوب لار ارسال نمودم. انتشار «تحول» واكنش هاي فراواني در سطح منطقه بيرم برانگيخت. همين بس كه اولين شماره تحول، آخرين شماره آن شد و به لطف مسئولان عزيز شهرم! اينجا نيز بهارمان به خزاني ناخواسته مبدل شد. البته تك شماره نشريه تحول، رويكردي تحليلي انتقادي داشت كه از تحليل متفاوت و غير رسمي از اوضاع و احوال منطقه و مسائل و مشكلات فرهنگي، اجتماعي آن گرفته تا نامه حضرت آيت ا.. آيت اللهي به آقاي خاتمي و پاسخ آقاي خاتمي به حضرت آقا را در بر مي گرفت.

باري از توزيع نشريه در سطح ادارات و مراكز فرهنگي و مذهبي لارستان گفتم. به جز از يك جا از هيچكدام از اين مراكز حتي نهادهاي فرهنگي آن هيچگونه واكنشي صورت نگرفت. حتي تنها نشريه آن روز لارستان نيز از كنار درج خبر انتشار چنين نشريه اي به آرامي گذشت. نمي دانم شايد توقع من جوان بيش از اندازه بود و يا مطالب نشريه در حد و اندازه اي نبود كه مورد اعتنا قرار گيرد يا واكنشي برانگيزاند.

پس از چند روز ناباورانه از لار پيغامي دريافت نمودم. پيغام دهنده حسين آقا، فرزند آيت ا.. آيت اللهي بود و خواستار ملاقات با بنده شده بود. از يك طرف نگران و از طرفي خوشحال از اينكه بالاخره نشريه مورد توجه فردي از شهر لار قرار گرفته است. ازقضا قبل از اينكه اينجانب به حضور ايشان برسم، حسين آقا به اتفاق آقاي دكتر كشفي، نماينده وقت لارستان و تعدادي از مسئولان شهر لار به بيرم آمدند. حسين آقا در جمع مسئولان از اهميت كار فرهنگي گفت و اينكه حضرت آقا نشريه «تحول» را تورق نموده اند و از انتشار چنين نشريه اي در سطح منطقه بسيار خوشحال شده اند. ايشان گفتند حضرت آقا دست اندركاران نشريه را غيابا مورد تفقد و تحسين قرار داده و به دفتر خود دستور داده اند كه جهت تشويق آنها هديه اي در خور تهيه و اهدا گردد. سپس ضبط صوتي حرفه اي و شكيل و باكيفيت را به نشريه تحول اهدا نمودند.

پس از ارتحال حضرت آيت ا.. آيت اللهي، در خرداد پرحادثه و مشاهده سيل جمعيت عزادار و پيام هاي تسليتي كه از جناح هاي فكري متفاوت چون سيلي روانه شده بود، خاطره برخورد مسئولان محلي شهرم (بيرم) و مسئولان شهرستانم (لارستان) كه در نهايت منجر به توقيف نشريه تحول گرديد با نوع برخورد و نگرش حضرت آيت ا.. آيت اللهي در جلوي ديدگان نمناكم رژه مي رفت و زير لب با خود زمزمه مي كردم: راز ماندگاري انسان ها بي دليل نيست و لاجرم «هركس آنچنان مي ميرد كه زندگي مي كند.» انسانهاي بزرگ مظهر بزرگ انديشيدن و آگاهي بخشيدن هستند و به خاطر حفظ جايگاه و موقعيت خود حق دانستن را از مردم سلب نمي كنند و بلكه به خاطر منافع مردم نسبت به زخارف دنيوي بي اعتنا و با صاحبان قدرت مرزبندي پيدا مي كنند. آري اخلاق و عظمت مردان بزرگي چون حضرت آيت ا.. آيت اللهي در طرز برخوردشان با كوچكترهايي چون خودم مشاهده نمودم و دريافتم كه بي دليل «آقاي لار»، «آقاي لارستان» نشده است.

*اين مطلب پيش از اين با تيتري متفاوت در ويژه نامه چهلمين روز ارتحال آيت الله آيت اللهي در نشريه «صحبت نو» چاپ شده است.

مطلب مرتبط:

خلأ قدرت در لارستان/ سيد محمد زندوي