گریزی به نشانی ها و نشانه های فراموش شده شهرم «لار»

ساخت وبلاگ
انتشار در۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۶:۳۹ ب.ظ سرویس:عناوین اصلی بدون دیدگاه 8 بازدید

گریزی به نشانی ها و نشانه های فراموش شده شهرم «لار»

منیره جهان بین و مرضیه شمس/ صحبت: در جنوبی ترین نقطه فارس، جایی که آفتاب سوزانش، خاک تفتیده اش را خاکستری نشان کرده به لارستان می رسیم. لارستان بزرگ، که گرگین میلاد نامش را «لاد» نهاد.

لارستان دیاری از جنس خشت و گِل، که در تلاطم حوادث روزگار قامت برافراشته و استوار، وفادارانه به مردمانش می اندیشد، باشد که قدردان این سرزمین و یادگار گذشتگانش باشیم.

به دنبال نشانی های آشنا، که زمانی در ناکجاآباد ذهنمان فراموش شده اند قدم در راه می گذاریم، تا هویتمان را، خاطرات و اسطوره های مشترکمان را، بار دیگر دلجویی کنیم. امید که دِینمان را به این مرز و بوم ادا کرده باشیم.

1

سفرمان را از محله های  قدیمی شهری آغاز می کنیم که نامش سادگی و صمیمیت را در خاطرم زنده می کند، محله پیرغیب یکی از ۱۰ محله لار که «پیر سرخ» را در خود جای داده است.

«علی اصغر امینی»، کارشناس ارشد مرمت بنا و بافت تاریخی در تهیه این گزارش ما را همراهی می کند و از شاخصه های این بنای تاریخی می گوید: «قدمت بنا مربوط به دوره صفویه است و تزئینات حجاری شده آن این موضوع را تایید می کند، پیر سرخ عبادتگاه زرتشتیان بوده و در حال حاضر، در حال تخریب است. یکی از مهمترین مسائل و مشکلات این بناها ناقص بودن پرونده های ثبتی آنها می باشد.»

«پیرسرخ» را در میان هیاهويی که فراموشش کرده و محل ریختن زباله هاي اهالی محل شده ترک می کنیم تا به نشانی بعدی برسیم.

2

قدم به قدم، شهر را پشت سر می گذاریم. محله امام زاده، دروازه شیراز، آب باریک، آسیاب های سنگی و اینک… بند کَلک کَلک (پل آب باره مظفر).

امینی که پایان نامه كارشناسي ارشد خود را روی این پل کار کرده، آن را اینگونه معرفی می کند: «پل آب باره مظفر واقع در دروازه شیراز، مربوط به دوره قاجاراست. از این پل در کل ایران ۷ مورد وجود دارد که یک نمونه آن در لارستان است، ۴ مورد آن، در اقصی نقاط ایران مرمت شده و به ثبت یونسکو رسیده است. مصالح استفاده شده در آن از سنگ و ساروج می باشد که مهمترین کارایی این بنا این بوده، برای این که آب قنات را با آب رودخانه ادغام نکنند، آب قنات را از یک طرف رودخانه به سمت دیگر انتقال می داده و البته وجه تمایزش با ۶پل دیگر که موجب منحصر به فرد شدن این پل شده عرض روی پل است. چون دِبی (ِDebie) آب زیاد بوده است به مقدار ۱۲۰ متر، و ارتفاع آن ۸۰، ولی بقیه آب باره ها نهایتا عرض آن ۵۰ با ارتفاع ۳۰است.

لازم به ذکر است که این پل در حال تخریب است و… باز هم پرونده ثبتی ناقصی دارد.

4 3

این نشانی از «لارستان بزرگ» را با غمی در جان، به حال خود می گذاریم تا باعمارت دو طبقه (دو خَن) شریفی باز هم به شگفتی دیگر برسیم، و «سابات بی بی ماهک» که دست روزگار انتقامش را ناجوانمردانه از رگ و پی اش گرفته و ساختمانی از سنگ، آجر و آهن، در کنارش قد علم کرده (ساختمان انتقال خون) تا چهره  فرتوتش به دست فراموشی سپرده شود. ستونهای چوبی سابات از جور و محنت و ناسپاسی، حکایت ها در دل دارد.

5

به گفته ی علی اصغر امینی این بنا در محله قنبر بیگی است و مربوط به دوره قاجار. و باز هم در حال تخریب…

6

حکایت کوچه پس کوچه شهرم اینک دلتنگی است، آزرده خاطر از آدمهایی که نوای دوستی در جانش نخواندند، کوچه ها و دالانها و طاقها را در می نوردیم، خانه محمودی، آب انبار قنبربیگی و دهن شیر (به همت صمد کامجو و نعمت الله زائر، مرمت گردید) را پشت سر می گذاریم و به «حمام میر» می رسیم. علامت ورود ممنوع بر در این حمام تاریخی لرزه بر اندامم می اندازد و سمساری که جا خوش کرده بر سقف حمام قدیمی که مربوط به دوره قاجار است. این بنا حتی مجاز به دیدن تخریبش هم نمی باشیم… و پرونده ثبتی که موجود نمی باشد…

8 9 10

در همهمه صدای بازاریان، چهره های آشنا و ابریشمی های کنار پیاده رو، به کاروانسرای بازرگان (موغلی) می رسیم. پلاک ثبتی کوبیده شده بر در هویتش را تایید می کند، اما نشانی از گذشته اش نمی بینم در شلوغی آهن پاره هایی که محصورش کرده اند.

از امینی در مورد مشخصات بنا می پرسیم، این گونه برایمان می گوید: «این بنا مربوط به دوره صفویه و دو طبقه بوده است. سال ۳۹ در اثر زلزله فقط ضلع غربی آن وطبقه اول و همکف آن سالم مانده و بقیه تخریب شده است.»

11

صدای پای کاروانیان به گوش می رسد، آهنگ سفر تمام میدان را به وجد آورده، حیاطی وسیع، حجره های انباشته از اجناس رنگارنگ، ستونهای سنگی، رواق های دور تا دور که اینک اندک نشانی ازآن باقی مانده است.

علی اصغر امینی از تفاوت دو کاروانسرا می گوید: «کاروانسرای گلشن حوض و باغچه آن روی کرسی واقع شده و کاروانسرای نو (کاروانسرای کهنه) حوض و باغچه آن در گودی است. رواق و ستون کاروانسرای گلشن به صورت سنگ دور پیچ و مارپیچ است ولی کاروانسرای نو ساده (گچ) است و زیباترین مشخصه کاروانسرای نو که مربوط به دوره صفویه می باشد، کاشی فیروزه ای لعاب دار و تزئینات گره چینی و هره چینی است.»

و داستان پرونده های ثبتی در مورد این دو اثر زیبا هم صادق است و از طرفی  به این دلیل که حجره ها مالکین شخصی دارند مرمت این بناها را بامشکل مواجه کرده است.

14

پای در راه می گذاریم از میان سیل عظیم ماشین ها و بازار قیصریه نگین لارستان که الگوی بیشتر بازارهای ایران از روی آن بر داشته شده، بازاری که به گفته بسیاری از اساتید بزرگ ایران در نوع خود بی نظیر است و هنوز به ثبت یونسکو نرسیده است. می گذریم و به پارکینگ ماشینها می رسیم. هیاهویي از گرد و خاک و رفت و آمد بی امان ماشینها، خانه های با دیوارهای نیمه مخروبه، جوی آبی که به راه افتاده، همگی دست به دست هم داده اند و اعلام می کنند اینجا ضلع غربی بازار قیصریه لارستان است که گنبد زیبایش به دلیل هجوم ساختمانهای اطرافش قابل روئیت نیست!

دور بازار را می گردیم، مجموعه ای از انبار، خانه های قدیمی و فرسوده که عنقریب فرو بریزند، پیر پنهان، دهن شیری که سقفش به تعداد سالهای عمرش ترک برداشته، کنارهای سر به فلک کشیده و اینک مردمی که در پی مشغله ها و روزمرگی هایشان هستند.

15

و حكایت این شهر ادامه دارد….


لارستان...
ما را در سایت لارستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی lari بازدید : 456 تاريخ : چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت: 22:13