بادیگارد یا محافظ؟ مسئله این نیست

ساخت وبلاگ

به بهانه اكران فيلم «باديگارد» اثر ابراهيم حاتمي كيا در لار

kargozarfardعدنان كارگزارفرد:‌ وظیفه و اعتقاد، دو عنصر و دغدغه کارگردان و تم کلیدی فیلم هستند و چالش و درگیری خالقین این اثر در تضاد پیش آمده در این میان است. آرمان گرایی ابراهیم حاتمی کیا از آژانس شیشه ای تا بادیگارد به رنگ اعتراض و شورش رسیده و گلایه هایش تیتر داغ رسانه های هر جناحی بود که در تلاش جهت مصادره کردن صحبت هایش بودند.

قهرمانان آثارش و حتما خود حاتمی کیا دیدند که مرزهای خودی و غیرخودی کمرنگ و گاه بالعکس می شود و یاوران دیروز هریک در عرصه ای خزیدند و سیاست و تجارت پیشه کردند و حاج کاظم و حاج حیدرها خواسته یا نخواسته در لاک خود فرو رفته و نظاره گرند و این آغاز مجادله است. نه اینکه به قهرمان بازی خو گرفته اند، به نادیده گرفتن و به چشم نیامدن عادت ندارند.

آنها سرداران جنگ هشت ساله ای هستند که فردیت بر نظام مندی و ساختار غالب بود و نتیجه بخش شد. طبعا هرگاه این افراد در ساختار و سازمانی قرار گیرند که با بینش و اعتقاد آنها اصطکاک داشته باشد نه درصدد تغییر افکار و ادراک خود (که آنرا آسمانی و بر حق مي پندارند) که در جهت درگیری و به قول خود هدایت مجموعه پیش می روند و هنگامی که می بینند هم رزمان سابق خود در این نزاع طرف ساختار را گرفته اند، سرخورده می شوند و به حرکتهای چریکی رو می آورند و غائله ای می آفرینند.

اما ما می خواهیم این نظریات را در مدیومی به نام سینما و فیلم بیان کنیم پس باید زبان سینما را شناخت و با احترام به قواعد آن اندیشه ها را در لفافه و با نکته سنجی بیان کنیم و نه به صورت گل درشت و طی رگبار دیالوگهای شعاری. اگر بنا به معرفی همسر حاج حیدر به عنوان پشتیبان و همدم اوست چه نیازی به مضحکه پارک و درگیری او با دانش آموزان جوانش است؟! کجای دین شریعت ما هدایت بر پایه فشار و زور ترویج شده است؟! دید مخاطب از شخصیت راضیه پس از این سکانس چه خواهد بود؟!

اصرار زیاد کارگردان بر سیاه و سفید نشان دادن کاراکترها پاشنه آشیل او در این مدت بوده است و هم ذات پنداری با کاراکترها را دشوار می سازد. به این نمونه سکانس های مصاحبه ناتمام خبرنگار با مشاور و رئیس پرونده دار فلان منطقه اقتصادی و تلاش های این مقام در بازدید از قلعه تاریخی و چندین مورد دیگر اضافه کنید.

طعنه های سیاسی  فیلم خام است و شبهه سفارشی بودن آن را افزایش می دهد. بدبینی به هیات های دیپلماتیک و نحوه به تصویر کشیدن آنها در این برهه زمانی به صلاح و طبع گروهی خاص و با مصلحت نظام مغایر است. اینکه سردارها را کنار گذاشته اند تا دیپلمات ها امتیاز بدهند، بسیار توهم زا است!

اما فارغ از فیلم نامه که جای کار بسیار داشت هرچه بحث تکنیک سینما است حاتمی کیا استادانه شکوه و غرور برای سینمای ایران می آفریند. کافی است چند بار سکانس ترور و سکانس نهایی تونل را ببینید تا به هنرمندی او بیشتر پی ببرید.

محمد قوچانی در یاداشتی در مورد بادیگار نوشته: (شهر) در ادب و اندیشه‌‌ی سیاسی میهنِ سیاست است و اصولاً سیاست در شهر است که زاده می‌شود چون سادگی آدم‌ها در دشت‌ها به پیچیدگی آنها در شهرها بدل می‌شود و پیچیدگی را باید نام دیگر سیاست دانست.

کارگردان قصه ما شهر را دوست ندارد و یا می خواهد شهر مثل دشت، ساده و یک رنگ باشد و این خلاصه اختلاف ما با ایشان است؛ آری جناب حاتمی کیا، شهر دوباره آلوده شده اما این راهش نیست!

badigard


لارستان...
ما را در سایت لارستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی lari بازدید : 284 تاريخ : شنبه 25 ارديبهشت 1395 ساعت: 10:06