انتشار در۴ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۵:۳۱ ب.ظ
سرویس:
برگزیده ها بدون دیدگاه
43 بازدید
مطالبات اقتصادی از نماینده به زبان ساده/ بخش دوم
توسعه و الزامات آن
حبيب آرين: توسعه مفهومی ست که از اقتصاد وارد حوزه های اجتماعی شده است. مفهوم توسعه و چرایی و چگونگی آن در سالیان اخیر دچار تحول شده است به نحوی که دیگر نمی توان توسعه را یک گذار صرف اقتصادی تصور کرد.
توسعه نخستین بار از سوی نظریه پردازان غربی طرح شد. این نظریه پردازان با ارائه نسخه ای همگانی برای تمامی کشورهای غیر غربی، تنها راه توسعه و پیشرفت این کشورها را، همان راهی معرفی می کنند که غرب طی کرده است. این نظزیه پردازان که بیشتر با رویکردی سیستمی به مسائل سیاسی و اقتصادی نگاه می کنند، با تقلیل همه ی مسائل جامعه به در یک سیستم و تعیین جایگاه های ثابت و متصلب از نقش و تاثیر عوامل دیگر به عنوان مثال موضوعات فرهنگی و قومی در اقلیم های متفاوت غافل می شوند. به هر ترتیب نظریات توسعه فراز و فرود های متفاوتی را طی کرده است اما می توان به برخی از عناصر اساسی و کلیدی آن اشاره کرد:
توسعه یک مفهوم پیچیده ی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که تلاش برای تعریف آن، به پیچیدگی های آن اضافه خواهد کرد. در نتیجه برای دست یافتن به آن باید به اوصاف آن توجه کرد. اولین واحد توسعه یک واحد سیاسی به نام دولت- ملت است. در حال حاضر بسیاری از موسسات تحقیقاتی دنیا توسعه اقتصادی یک کشور را با معیارهایی مانند میران تولید نا خالص ملی(GDP)، رشد اقتصادی، سهم یک کشور در تجارت جهانی ( سهم ایران در تجارت جهانی کمتر ۱% است، این در حالی است که سهم جمعیت ایران نسبت به کل حدود ۱٫۵% است)، فضای مناسب کسب و کار، آزادی های اقتصادی و نهاد مالکیت و… سنجیده می شود.
همانطور که پیشتر اشاره شد نمی توان توسعه را در مسائل اقتصادی محدود دانست. درنتیجه مطالعه در باره ی توسعه بدون در نظر گرفتن گزاره های سیاسی نا ممکن است. در نتیجه بسیاری از پژوهشگاه های و موسسات مطالعاتی که در خصوص توسعه مالعه می کنند در بعد سیاسی شاخص هایی همچون میزان آزادی های مدنی، فعالیت های احزاب، موانع گردش قدرت سیاسی، آرایش نخبگان سیاسی و … را در نظر می گیرد. در بعد اجتماعی نیز میزان سرمایه اجتماعی ( میزان همبستگی های اچتماعی و گروهی)، آزادی های گروه های اجتماعی، میزان فعالیت های گروه های مردم نهاد و … را مورد تامل قرار می دهد.
توسعه ی منطقه ای
همانطور که نمی توان توسعه اقتصادی یک کشور را در صورت عدم پیوند با اقتصاد جهانی تصور کرد، توسعه یک کشور نیز بدون در توسعه واحدهای آن نا ممکن است. برای شکلگیری توسعه منطقهای همانطور که بسیاری از شهرها و یا بخشهای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تجربه کردهاند، به سه عنصر اساسی نیازمند است.۱- همراه کردن نخبگان سیاسی کشوری و به تعبیری سیاستگذاران کشوری است. همین موضوع، اهمیت سیاسی بودن و توانایی چانهزنی یک نماینده را نشان میدهد. در واقع نماینده باید بتواند حاکمیت را قانع کند که نحوهی توسعه منطقه مطبوع خود در راستای توسعه کشور و به تعبیری منافع ملی است. ارتباطات گسترده، رویکرد کلان سیاسی، قدرت چانهزنی و موضعگیریهای سریع و دقیق نسبت به تحولات یکی از مشخصات یک کاراکتر سیاسی است. نمایندهای فعلی مردم محترم لارستان، خنج و گراش داعیهدار در چهار سال گذشته داعیه دار آشنایی با بسیاری از شخصیتهای سیاسی و کشوری را داشت. ادعایی که وابستهی شغل اول خود واقعیت داشت اما او مانند بسیاری از موارد دیگر از این ظرفیت استفاده نکرد. جعفرپور به چای نوشیدن با این شخصیتهای سیاسی بسنده کرد و جهار سال اخیر نتوانست از او چهرهای سیاسی بیافریند. جعفرپور با تغییر دولت در سال ۹۲ و عوض شدن ترکیب کابینه و بسیاری از رجال سیاسی، همان مزیتهای چهار سال گذشتهی خود را از دست داد.
شاید مثال کایسری شهری در ترکیه که در سالهای اخیر جهشی تصاعدی را موقعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ترکیه و حتی جهان ایفا کرده است به روشنتر شدن این بحث کمک کند. کایسری با چانهزنی برخی از مدیران و سیاستمداران با نفوذ خود، نخبگان سیاسی را با توسعه این منقطه همراه ساخت.
شاخص سازی توسعه
بخشهای دیگر الزامات توسعه، همراهی نخبگان منطقهای و همراهی آنها با یک طرح جامع و کارشناسی است. باید پذیرفت که توسعه هر منطقه باید با توجه به ظرفیتهای آن تبیین و تدوین شود. در نتیجه طرح یک نقشه راه به مطالعات کارشناسی دقیق و منسجم نیاز دارد. در این میان ممکن است طرحها و دادههایی مختلفی فراهم شود اما باید توجه داشت که نمیتوان برنامهریزی در توسعه یک منطقه به عنوان دستورالعمل صادر کرد و منتظر نتیجهی آن نشست. تمامی این طرحها و نقشهها باید به رای عموم و با همراهی نخبگان به پیش رود. شکست برنامهریزیهای اقتصادی و صدور دستورالعملها برای رسیدن به نتیجه در حوزهی کلان کشور نیز از همین منظر قابل توجیه است. این قبیل برنامهها با بی توجهی به بازار و نقش نهادهای مردمی و فعالین اقتصادی تمامی بار تحولات آتی را به دوش دولت (state) میاندازد. یکی از شعارهای تبلیغاتی جمشید جعفرپور در انتخابات پیشین «کشیدن نقشهی راه توسعه منطقه بود که قطار توسعه در با وجود تغییر مدیران به راه خود ادامه دهد» فارغ از این که این نقشهی راه هیچ گاه رو نمایی نشد و سمع و نظر مردم نرسید، حتی در صورت طرح ریزی آن، از پیش شکست خورده بود. زیرا جعفرپور بازهم بر خلاف شعارهای انتخاباتی خود نه اراده و نه توان لازم را برای همراهی عمومی و نخبگان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی منطقه را نداشت. با بستهی شدن حلقهی نزدیکان نمایندهی، او نتوانست حتی اعضای ستاد انتخاباتی خود را برای توسعه منطقه با خود همراه کند و سیاستگذاریهای او به تامین منافع گودهی نزدیکانش محدود شد.
***
باز هم باید تاکید کرد که پیگیری توسعه نیاز به افزایش عمومی و همراهی عمومی دارد. به عنوان مثال سالهای سال بسیاری از فعالین اجتماعی و شهری در منطقه توسعه را تنها در گرو توسعه منطقهای (شهرستان شدن یا استان شدن) میدیدند و انرژی و نیروی زیادی هرز رفت. طرحهای مطالعاتی – کارشناسی دیدگاههای جدیدی را به مردم ارائه خواهند کرد و آشنایی مردم و همیاری و همکاری گروههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به پیش رفتن توسعه را نهادینه خواهد کرد. به نحوی که همهی تصویر روشنی از آینده سرزمینشان، وظایف و نقش خود در این مسیر خواهند داشت. باید به ایننکته توجه داشت که توسعه مسیری سخت و دشوار است و باید برای رسیدن به آن صبوری و تلاش پیشه کرد.در این میان نماینده میتواند نقشی محوری را در این مسیر بازی کند و علاوه بر نقش سیاسی خود با همگرایی منطقه توسعه یک منطقه را به پیش براند.
مطلب مرتبط:
حمايت از آزادسازي قيمت ها/ حبيب آرين
- - , .
لارستان...
ما را در سایت لارستان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : دانلودی lari بازدید : 176 تاريخ : سه شنبه 4 اسفند 1394 ساعت: 22:17