مردم کار را تمام کردند

ساخت وبلاگ
انتشار در۳۰ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱:۱۸ ق.ظ سرویس:مطلب شما بدون دیدگاه 3 بازدید

مردم کار را تمام کردند

حجت دهقاني/ دهكويه:‌ یک روایت ساده

dehghaniتا وقتی که ماجرا به قول محمدباقر نوبخت (سخنگوی دولت آقای روحانی) کف خیابانی نشده بود، من و شاید بسیاری از مردم چیزی در موردش نمی دانستیم. من آن زمان یک دانش آموز دبیرستانی بودم و بیشتر پیگیر خبرهای ورزشی. احمدی نژادی که چند مدت قبل، اخبار بیست و سی (که اوایل خیلی خاص به نظر می آمد) با لباس رفتگران نشانش داد، حال رییس جمهور شده بود. با روی کارآمدن او ناگهان انرژی هسته ای به عنوان یکی از موضوعات اصلی کشور مطرح شد. یادم هست زنجیره های انسانی اطراف نیروگاه ها تشکیل می دادند و احمدی نژاد که برای قطار هسته ای به قول خودش ترمزی قائل نبود، در سخنرانی هایش سازمان های بین المللی و «قطعنامه هایشان» را زیر سوال می برد. شعار جدیدی به اجتماعات و راه پیمایی ه‍ا اضافه شده بود: «انرژی هسته ای حق مسلم ماست» سیزده آبان همان سال ها برای دانش آموزان کاورهایی با طرح های هسته ای آماده کرده بودند و از ما می خواستند این شعار را بدهیم.

موضوع هسته ای در رسانه ها به شکلی حماسی مطرح میشد و هیچ نظر مخالفی به گوش نمی رسید. تحلیل ها عمدتا اینگونه بود: «ایران در حال دستیابی به فناوری پیشرفته است و کشورهای قدرتمند نمی خواهند چنین اتفاقی بیفتد.» چهارسال ابتدایی دولت احمدی نژاد به همین ترتیب گذشت. چهارسال دوم آغاز شد. کم کم اوضاع کشور تغییر کرد. گرانی، نوسان قیمت ها و قحطی برخی محصولات جامعه را دچار تنش کرده بود. لاریجانی (رییس مجلس) نقش تحریم ها را در این وضعیت ناچیز می دانست و احمدی نژاد که زمانی می گفت «مردم ایران نمی دانند تحریم چیست» حال خود را از پرونده هسته ای کنار کشیده بود و تحریم ها را موثر می دانست. او تلاش می کرد با ارسال پول به صرافی های ترکیه و دبی، جلو پایین آمدن بیش از حد ارزش پول ملی را بگیرد و با قاچاق سوخت توسط افرادی مثل بابک زنجانی(که حالا در زندان به سر می برد) راهی برای خروج کشور از بن بست پیدا کند و تا حدودی نیز موفق به این کار شده بود اما مردم در انتخابات سال نود و دو اعلام کردند که بیش از این حاضر نیستند برای تندروی هزینه بدهند. با روی کار آمدن روحانی مذاکرات با کشور های قدرت مند از سر گرفته شد. او اعلام کرد که قواعد و سازمان های بین المللی را به رسمیت می شناسد. ظریف که یک دیپلمات کارکشته بود به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب شد و توانست پس از نزدیک به دو سال مذاکره تحریم های اعمال شده بر ایران را لغو کند.

چه کسی وقت کشی کرد؟

در زمان احمدی نژاد پیشرفت های هسته ای شدت گرفت و روز به روز تاسیسات و سطح غنی سازی بالاتر رفت. به موازات آن گفتگوهای ایران برای حل موضوع هسته ای در سطوح پایین و بسیار کم رمق ادامه داشت. لاریجانی و سپس جلیلی بارها در نشست هایی با طرف های غربی شرکت کردند اما هیچ گاه خبری از توافق نبود. آن چه روشن است ایران از همان ابتدا به دنبال حل موضوع بود و طرف های غربی با زیاده خواهی مانع از دستیابی به توافق می شدند. آنها اصولا هیچ گونه حق غنی سازی برای ایران قایل نبودند. پیشرفت های هسته ای ایران که در سایه وقت کشی غرب به دست آمد، برگ برنده ایران در مذاکرات دولت روحانی با کشورهای قدرتمند بود. ایران در مذاکرات اخیر چیزی از دست نداد بلکه این غربی ها بودند که مجبور شدند حق غنی سازی ایران را به رسمیت بشناسند و تحریم های اعمال شده را نیز لغو کنند. ایران به دانش هسته ای دست یافته است و مساله مهم این است که می تواند تحقیق و توسعه را ادامه دهد و به عنوان یک کشور دارای انرژی هسته ای با دنیا همکاری کند.

خفقان یا آزادی بیان

در طول دولت احمدی نژاد و «با مصوبه شورای عالی امنیت ملی» تک صدایی محض در مورد پرونده هسته ای برقرار بود. در روزنامه ها فقط خبرهای مذاکرات و تحریم ها بازتاب داشت و خبری از نقد مذاکره کنندگان نبود. در یکی از مناظرات انتخاباتی سال نود و دو، ولایتی (مشاور رهبری) نقدی را بر  عملکرد جلیلی (دبیر شورای امنیت ملی و مذاکره کننده هسته ای) مطرح کرد با این مضمون که «او می توانسته فلان پیشنهاد را همین اواخر(آن زمان) بپذیرد» و بیش از این هزینه بر کشور تحمیل نکند. بعد از روی کارآمدن روحانی و با لغو مصوبه قبلی شورای عالی امنیت ملی، انتقاد و صحبت در مورد مذاکرات هسته ای از بن بست خارج شد. در زمان مذاکرات ظریف که به پذیرش توافق نامه موقت ژنو انجامید، رسایی(نماینده مجلس) در یکی از انتقاداتش گفت «طرحی که ظریف پذیرفته چندی قبل به جلیلی پیشنهاد شده بود و وی نپذیرفته بود». سوال اینجاست که چرا او از پذیرش چنین طرحی امتناع کرده بود؟ طرحی که در مرحله اجرا با موفقیت پایان پذیرفت و  بطبع اگر رهبری مخالفتی داشتند در این مدت اعلام می کردند. چندی قبل نیز یکی از مذاکره کنندگان آمریکایی همانند ولایتی (در زمان تبلیغات انتخاباتی) گفت که «جلیلی در جلسات مذاکرات درس اخلاق می داده است». اگر در زمان تیم سابق، رسانه ها و احزاب می توانستد انتقادات خود را بیان کنند آیا تیم مذاکره کننده و بقیه تصمیم گیرندگان همان زمان با فشار افکار عمومی توجیه نمی شدند که هر جلسه ای که به نتیجه نمی رسد چه هزینه هنگفتی بر کشور تحمیل می کند؟ به قول روحانی «برخی به نام مبارزه با استکبار اموال مردم را غارت کردند» و اکنون نیز شاهدیم که فسادهای زمان تحریم یک به یک رو می شوند.

پایداری تا کجا؟

چیزی که مشخص است تیم مذاکره کننده قبلی اصولا سقفی برای پیشروی خود قایل نبود و همان طور که جلیلی در زمان تبلیغات انتخاباتیش با صداقت گفت می خواست «مثل ماجرای اروندرود در زمان جنگ» حلش کند‌. طرفداران روند مذاکراتی جلیلی نیز در این دو سال هیچ گاه اعلام نکرده اند که تا کجا می خواستند پایداری کنند. آنها با این تحلیل که آمریکایی ها خود را وارد جنگ پرهزینه دیگری نمی کند و ما با توان نظامی مان می توانیم در صورت وقوع جنگ مقابله کنیم(که ان شالله همین طور است) عملا نظر خود را اعلام می کردند، غافل از آنکه همین تهدیدها(هرچند صوری) نیز می تواند باعث تشویش اذهان عمومی، عدم ثبات بازار و سرمایه گذاری ها  شود. منظور روحانی از این که می گوید سایه جنگ از سر کشور برداشته شده، بیشتر آن است که اعلام کند ایران دیگر به عنوان یک کشور متلاطم و غیرپایدار مطرح نیست و آماده پذیرش سرمایه های داخلی و خارجی است.

و امروز …

ما اکنون در دوره ای زندگی میکنیم که سطح روابطمان با دولتی که از بچگی در مراسم های رسمی برایش آرزوی مرگ می کردیم، بیشتر از همسایه مسلمان مان است و بانی این مساله کسانی هستند که در ظاهر با آمریکا دشمن ترند. دیروز وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران همراه با وزیر خارجه آمریکا آغاز برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) در موضوع هسته ای ایران را اعلام کرد و تحریم های مرتبط با این مساله برداشته شدند. بزرگی این روز برای آیندگان روشن تر خواهد بود اما آنهایی که خود را دشمن آمریکا می دانند و در دو سال اخیر چشم و گوش به لب و دهان آمریکایی ها دوخته بودند و حرف های آن ها را بیشتر از سخنان دولت و تیم مذاکره کننده ایران قبول داشتند، شاید از امروز تمام تلاش خود را به کار گیرند تا در کارهای آتی دولت کارشکنی کنند. بدیهی است که برداشته شدن تحریم ها نتایج یک شبه نخواهد داشت، مثل نهالی است که چند سال بعد بارور خواهد شد. آنها که به طعنه منتظر نتیجه یک شبه هستند باید آن زمان که قطار هسته ای ترمز نداشت، به دنبال نتیجه ملموس آن فناوری می بودند. پس توصیه میکنم حالا هم  مدتی را به سودهایی فراوانی که از انرژی هسته ای نصیبمان شده ببخشند و کمی صبر کنند.


- - , .

لارستان...
ما را در سایت لارستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی lari بازدید : 194 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 3:59